English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 164 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
first aid U کمکهای مقدماتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
prolegomenon U مقدماتی کلمات مقدماتی
basic unit training U اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
first aids U کمکهای اولیه
deck landing aid U کمکهای فرود
security assistance U کمکهای امنیتی
visual aids U کمکهای بصری
technical assistance U کمکهای فنی
public assistance U کمکهای دولتی
aids to navigation U کمکهای ناوبری
first aid U کمکهای اولیه
self aid U کمکهای اولیه
first aids U کمکهای نخستین
welfare U کمکهای اجتماعی
subsidies U کمکهای مالی
aid man U مامور کمکهای اولیه
self aid U اجرای کمکهای اولیه
first aid cabinet U قفسه کمکهای اولیه
first aid kit U جعبه کمکهای اولیه
boat box U جعبه کمکهای اولیه قایق
legal assistance U کمکهای قضایی شرح علایم
Military aid with no strings attached . U کمکهای نظامی بدون قید وشرط
dressing station U درمانگاه کمکهای اولیه وزخم بندی
fielded U شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
fields U شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
field U شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
e r p U اجرا کرد وکمکهایی که در چهارچوب این برنامه به اروپا شدبیشتر کمکهای مارشال نامیده می شوند
preliminary U مقدماتی
prodromal U مقدماتی
precursive U مقدماتی
prolegomenary U مقدماتی
introductive U مقدماتی
preparative U مقدماتی
elementarily U مقدماتی
prelusive U مقدماتی
preludial U مقدماتی
preliminaries U مقدماتی
rudimental U مقدماتی
tentative U مقدماتی
first U مقدماتی
preparatory U مقدماتی
elementary U مقدماتی
elemental U مقدماتی
prolusory U مقدماتی
proforma U مقدماتی
introductory U مقدماتی
prolegomenous U مقدماتی
introduction to physics U فیزیک مقدماتی
rudiment U علوم مقدماتی
preliminary budget U بودجه مقدماتی
subassembly U مونتاژ مقدماتی
precompression U تراکم مقدماتی
pilot study U بررسی مقدماتی
first cut U برش مقدماتی
pilot injection U تزریق مقدماتی
fore exercise U تمرین مقدماتی
forehearth U کوره مقدماتی
Travaux preparatoires U کارهای مقدماتی
junior high school U دبیرستان مقدماتی
preheater U گرمکن مقدماتی
preparative U کار مقدماتی
preparatory response U پاسخ مقدماتی
preselection U انتخاب مقدماتی
preselector U سلکتور مقدماتی
propaedeutic U تعلیمات مقدماتی
prime color U رنگ مقدماتی
prolusion U مقاله مقدماتی
proforma invoice U سیاهه مقدماتی
propaedeutic U تحصیلات مقدماتی
prep U مدرسه مقدماتی
responsions U ازمون مقدماتی
pretest U امتحان مقدماتی
preliminary design U طرح مقدماتی
preliminary expenses U هزینههای مقدماتی
preliminary investigation U بررسی مقدماتی
preliminary negotiations U مذاکرات مقدماتی
preliminary test U ازمایش مقدماتی
preliminary treatment U عملیات مقدماتی
preliminary works U کارهای مقدماتی
proem U رساله مقدماتی
primary U مقدماتی اصلی
preliminaries U دور مقدماتی
bottom blown converter U مبدل دم مقدماتی
elementary U مقدماتی پایهای
basic training U اموزش مقدماتی
basic research U تحقیقات مقدماتی
prelude U قسمت مقدماتی
basic hole U سوراخ مقدماتی
basic course U دوره مقدماتی
interlude U نگهداری مقدماتی
interludes U نگهداری مقدماتی
preliminaries U مقدمات مقدماتی
preludes U قسمت مقدماتی
preliminaries U امتحان مقدماتی
preliminary U امتحان مقدماتی
preliminary U دور مقدماتی
primary U ابتدایی مقدماتی
preliminary U مقدمات مقدماتی
preceding pass U کالیبر مقدماتی
basic U مقدماتی اساسی
basics U اساسی مقدماتی
basics U مقدماتی اساسی
elementary item U قلم مقدماتی
preparation U اقدام مقدماتی
perlim U دوره مقدماتی
elimination heat U دوره مقدماتی
preparations U اقدام مقدماتی
basic U اساسی مقدماتی
primary U مقدماتی نخستین
elementary gate U دریچه مقدماتی
heat U مسابقه مقدماتی
heats U مسابقه مقدماتی
economizer U کرمکن مقدماتی
prolusion U اثر هنری مقدماتی
black pickling U اسید شویی مقدماتی
reconnaissance U بازدید مقدماتی اکتشاف
elementary algebra U جبر مقدماتی [ریاضی]
supercharge U متراکم کردن مقدماتی
fundamental U اصولی مقدماتی اساسی
rudimentary knowledge U دانش مقدماتی یا نخستین
preselect U انتخاب کردن مقدماتی
preparatory students U شاگردان تهیه یا مقدماتی
pre load U بار کردن مقدماتی
magnetic biasing U مغناطیس گردانی مقدماتی
pre design estimate U براورد مقدماتی طرح
incipincy U وضع مقدماتی ابتدایی
basic machine unit U واحد دستگاه مقدماتی
basic combat training U اموزش رزم مقدماتی
incipience U وضع مقدماتی ابتدایی
basic bessemer process U فرایند مقدماتی بسمر
basic bessemer converter U مبدل مقدماتی بسمر
eliminator U برنه در دور مقدماتی
pre heat U حرارت دادن مقدماتی
basic bessemer steel U فولاد مقدماتی بسمر
junior college U دانشکده مقدماتی تا دو ساله اموزشکده
strategic reconnaissance U بررسی مقدماتی وضع دشمن
flight U بهترین نتیجه دور مقدماتی
literacy U فهمیدن اصول مقدماتی کامپیوتر
white primary U اخذ اراء مقدماتی حزبی
basic bessemer pig iron U اهن خام مقدماتی توماس
preliminary budget forecast U پیش بینی مقدماتی بودجه
protocols U مقاوله نامه موافقت مقدماتی
pretest U امتحان مقدماتی بعمل اوردن
protocol U مقاوله نامه موافقت مقدماتی
preparatory U تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
basic relay post U پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
house of delegates U مجلس مقننه مقدماتی ویرجینیا ومریلند
investigated U استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigate U استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigates U استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigating U استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
microcontroller U RAM و زبان برنامه نویسی مقدماتی است
exempt player U بازیگر معاف از انجام مراحل مقدماتی به علت سوابق او
juniorate U مدرسه شبانه روزی متوسطه محصلین دو ساله مقدماتی یسوعیون
WordPad U امکان نرم افزاری در ویندوز که توابع مقدماتی Microsoft Word را دارد
protocols U خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
protocol U خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
characters U یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
character U یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
premedical U دوره مقدماتی پزشکی وابسته به پیش پزشکی
charactristics U مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
first pickling U اسیدشویی مقدماتی اسیدشویی اولیه
basic ration U جیره مقدماتی جیره مبنا
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com